معنی فارسی ossea
B1استخوانها، اجزای جدی در آناتومی موجودات زنده که شامل استخوانهای مختلف است.
Bones; the various hard structural elements in the anatomy of living beings.
- NOUN
example
معنی(example):
استخوانها در اندازه و شکل در گونههای مختلف متفاوت هستند.
مثال:
The ossea vary in size and shape across different species.
معنی(example):
مطالعه استخوانها میتواند اطلاعات زیادی درباره سازگاریهای تکاملی ارائه دهد.
مثال:
Studying ossea can reveal a lot about evolutionary adaptations.
معنی فارسی کلمه ossea
:
استخوانها، اجزای جدی در آناتومی موجودات زنده که شامل استخوانهای مختلف است.