معنی فارسی ossements
B1استخوانها، بقایای استخوانی که معمولاً در حفاریهای باستانشناسی پیدا میشوند.
Bones; skeletal remains often found in archaeological digs.
- NOUN
example
معنی(example):
استخوانهایی که در کاوش پیدا شد، باستانی بودند.
مثال:
The ossements discovered in the excavation were ancient.
معنی(example):
مطالعه استخوانها میتواند بینشهایی درباره تمدنهای گذشته ارائه دهد.
مثال:
The study of ossements can provide insights into past civilizations.
معنی فارسی کلمه ossements
:
استخوانها، بقایای استخوانی که معمولاً در حفاریهای باستانشناسی پیدا میشوند.