معنی فارسی ossificatory

B2

استخوان‌زا، اشاره به فرایند یا فعالیتی که موجب تشکیل استخوان می‌شود.

Relating to or characterized by the formation of bone.

example
معنی(example):

ماهیت استخوان‌زای سلول‌ها زیر میکروسکوپ مشاهده شد.

مثال:

The ossificatory nature of the cells was observed under a microscope.

معنی(example):

فعالیت استخوان‌زای برای ترمیم استخوان‌های شکسته ضروری است.

مثال:

Ossificatory activity is essential for repairing fractured bones.

معنی فارسی کلمه ossificatory

: معنی ossificatory به فارسی

استخوان‌زا، اشاره به فرایند یا فعالیتی که موجب تشکیل استخوان می‌شود.