معنی فارسی ostensory

B1

نشانه‌های ظاهری، اشاره به نشانه‌های حسی که برای درک اطلاعات استفاده می‌شوند.

Referring to sensory signals that are used to convey information.

noun
معنی(noun):

Monstrance

example
معنی(example):

نشانه‌های ظاهری در فهم اطلاعات بصری کمک می‌کنند.

مثال:

Ostensory cues help in understanding visual information.

معنی(example):

تحقیق بر تأثیر سیگنال‌های ظاهری در یادگیری متمرکز بود.

مثال:

The research focused on the impact of ostensory signals in learning.

معنی فارسی کلمه ostensory

: معنی ostensory به فارسی

نشانه‌های ظاهری، اشاره به نشانه‌های حسی که برای درک اطلاعات استفاده می‌شوند.