معنی فارسی osteoblastic
B1استئوبلاستیک به فعالیتهای سلولهای استئوبلاست اشاره دارد که مسئول ساخت استخوانها هستند.
Relating to the formation of bone; associated with osteoblasts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فعالیت استئوبلاستیک برای شکلگیری استخوان حیاتی است.
مثال:
The osteoblastic activity is crucial for bone formation.
معنی(example):
در اختلالات استئوبلاستیک، جرم استخوان میتواند به طور غیرطبیعی افزایش یابد.
مثال:
In osteoblastic disorders, bone mass can increase abnormally.
معنی فارسی کلمه osteoblastic
:
استئوبلاستیک به فعالیتهای سلولهای استئوبلاست اشاره دارد که مسئول ساخت استخوانها هستند.