معنی فارسی osteocele

B1

کیست یا حفره‌ای در استخوان که معمولاً نتیجه رشد غیرطبیعی یا بیماری است.

A bone cyst or hollow space within a bone that is usually a result of abnormal growth or disease.

example
معنی(example):

استخوان‌سیل یک کیست استخوانی است که می‌تواند در بدن رخ دهد.

مثال:

An osteocele is a bone cyst that can occur in the body.

معنی(example):

پزشکان معمولاً یک استخوان‌سیل را برای تغییرات طولانی‌مدت زیر نظر می‌گیرند.

مثال:

Doctors often monitor an osteocele for changes over time.

معنی فارسی کلمه osteocele

: معنی osteocele به فارسی

کیست یا حفره‌ای در استخوان که معمولاً نتیجه رشد غیرطبیعی یا بیماری است.