معنی فارسی osteochondroma

B1

یک تومور خوش‌خیم استخوانی که معمولاً در نواحی رشد استخوانی ظاهر می‌شود.

A benign bone tumor that commonly appears in areas of bone growth.

example
معنی(example):

استخوان‌غضروفی توموری خوش‌خیم و معمول است که در کودکان یافت می‌شود.

مثال:

An osteochondroma is a common benign bone tumor found in children.

معنی(example):

بیشتر استخوان‌ها غضروف‌ها به درمان نیاز ندارند مگر اینکه درد ایجاد کنند.

مثال:

Most osteochondromas do not require treatment unless they cause pain.

معنی فارسی کلمه osteochondroma

: معنی osteochondroma به فارسی

یک تومور خوش‌خیم استخوانی که معمولاً در نواحی رشد استخوانی ظاهر می‌شود.