معنی فارسی osteoencephaloma
B1استخوانمغز، توموری نادر که همزمان بر روی مغز و استخوانهای اطراف آن تأثیر میگذارد.
A rare tumor that affects both the brain and the surrounding bone.
- NOUN
example
معنی(example):
استخوانمغز یک نوع نادر از تومور است که بر مغز و استخوانها تأثیر میگذارد.
مثال:
Osteoencephaloma is a rare type of tumor that affects the brain and bones.
معنی(example):
تشخیص استخوانمغز نیاز به تکنیکهای پیشرفته تصویربرداری دارد.
مثال:
The diagnosis of osteoencephaloma requires advanced imaging techniques.
معنی فارسی کلمه osteoencephaloma
:
استخوانمغز، توموری نادر که همزمان بر روی مغز و استخوانهای اطراف آن تأثیر میگذارد.