معنی فارسی osteogenesis imperfecta
B1استخوانزایی ناقص به اختلالی اشاره دارد که موجب ضعف و شکنندگی استخوانها میشود.
A genetic condition characterized by fragile bones that break easily.
- noun
noun
معنی(noun):
A hereditary disease characterized by brittle bones that easily fracture.
example
معنی(example):
استخوانزایی ناقص یک اختلال ژنتیکی است که بر قدرت استخوان تأثیر میگذارد.
مثال:
Osteogenesis imperfecta is a genetic disorder that affects bone strength.
معنی(example):
افراد مبتلا به استخوانزایی ناقص معمولاً استخوانهای آسیبپذیری دارند.
مثال:
People with osteogenesis imperfecta often have fragile bones.
معنی فارسی کلمه osteogenesis imperfecta
:
استخوانزایی ناقص به اختلالی اشاره دارد که موجب ضعف و شکنندگی استخوانها میشود.