معنی فارسی osteogenetic
B2استخوانزایی به عوامل و فرایندهای مربوط به تولید استخوان اشاره دارد.
Pertaining to the formation or development of bone.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل استخوانزایی برای بهبودی استخوان اهمیت دارند.
مثال:
Osteogenetic factors are important for bone healing.
معنی(example):
تحقیق درباره تأثیرات استخوانزایی میتواند به پیشرفت درمانهای پزشکی کمک کند.
مثال:
Research into osteogenetic influences can advance medical treatments.
معنی فارسی کلمه osteogenetic
:
استخوانزایی به عوامل و فرایندهای مربوط به تولید استخوان اشاره دارد.