معنی فارسی osteologer
B1استخوانشناس، فردی که به مطالعه استخوانها میپردازد و از آن برای درک اطلاعاتی درباره جانوران و انسانها استفاده میکند.
A specialist who studies bones, especially those of animals, to gain insights into their lives and biology.
- NOUN
example
معنی(example):
یک استخوانشناس به مطالعه استخوانها میپردازد تا بفهمد چگونه حیوانات زندگی میکردند.
مثال:
An osteologer studies bones to understand how animals lived.
معنی(example):
استخوانشناس فسیلهای دایناسور را برای تحقیق تحلیل کرد.
مثال:
The osteologer analyzed the dinosaur fossils for research.
معنی فارسی کلمه osteologer
:
استخوانشناس، فردی که به مطالعه استخوانها میپردازد و از آن برای درک اطلاعاتی درباره جانوران و انسانها استفاده میکند.