معنی فارسی osteometric
B2استخوانسنجی، مربوط به اندازهگیری و تحلیل ویژگیهای استخوانها.
Relating to the measurement of bones.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل استخوانسنجی یافتههای قابل توجهی را نشان داد.
مثال:
The osteometric analysis revealed significant findings.
معنی(example):
تکنیکهای استخوانسنجی در علوم پزشکی قانونی استفاده میشوند.
مثال:
Osteometric techniques are used in forensic science.
معنی فارسی کلمه osteometric
:
استخوانسنجی، مربوط به اندازهگیری و تحلیل ویژگیهای استخوانها.