معنی فارسی osteopaedion

C2

استخوان‌کودک، ناهنجاری استخوانی که معمولاً در کودکان مشاهده می‌شود.

A rare bone deformity often observed in children.

example
معنی(example):

استخوان‌کودک نوعی ناهنجاری نادر استخوانی است.

مثال:

An osteopaedion is a rare bone malformation.

معنی(example):

تیم به مطالعه استخوان‌کودک پرداخت تا بیشتر درباره علل آن بیاموزد.

مثال:

The team studied the osteopaedion to learn more about its causes.

معنی فارسی کلمه osteopaedion

: معنی osteopaedion به فارسی

استخوان‌کودک، ناهنجاری استخوانی که معمولاً در کودکان مشاهده می‌شود.