معنی فارسی osteopathically
B1به صورت استخوانی، به معنای استفاده از تکنیکهای طب استخوانی برای درمان و بهبود.
In a manner pertaining to osteopathy, often involving a holistic approach to healthcare.
- ADVERB
example
معنی(example):
درمان به طور استخوانی انجام شد تا به بهبودی کامل کمک کند.
مثال:
The treatment was conducted osteopathically to ensure holistic healing.
معنی(example):
او به طور استخوانی به مشکل نزدیک شد و جنبههای فیزیکی و عاطفی را در نظر گرفت.
مثال:
She approached the issue osteopathically, considering both physical and emotional aspects.
معنی فارسی کلمه osteopathically
:
به صورت استخوانی، به معنای استفاده از تکنیکهای طب استخوانی برای درمان و بهبود.