معنی فارسی osteophytic

B1

استخوانی به تغییرات یا تشکیل بافت استخوانی اضافی در نواحی مختلف بدن، به‌خصوص در اطراف مفاصل و ستون فقرات اطلاق می‌شود.

Relating to or characterized by the formation of bony outgrowths.

example
معنی(example):

تغییرات استخوانی در ستون فقرات اغلب در بزرگ‌ترها مشاهده می‌شود.

مثال:

Osteophytic changes in the spine are often seen in older adults.

معنی(example):

این تشکیل‌های استخوانی می‌توانند به سفتی و ناراحتی منجر شوند.

مثال:

These osteophytic formations can contribute to stiffness and discomfort.

معنی فارسی کلمه osteophytic

: معنی osteophytic به فارسی

استخوانی به تغییرات یا تشکیل بافت استخوانی اضافی در نواحی مختلف بدن، به‌خصوص در اطراف مفاصل و ستون فقرات اطلاق می‌شود.