معنی فارسی ostiolate
B1اوستیوله به عمل تزئین یا مشخص کردن یک چیز با عناصر خاص اشاره دارد.
To decorate or mark something with distinctive features.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت آثارش را با قابهای منحصر به فرد اوستیوله کند.
مثال:
The artist chose to ostiolate his works with unique frames.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند مسیر باغ را با سنگهای زیبا اوستیوله کنند.
مثال:
They decided to ostiolate the garden path with beautiful stones.
معنی فارسی کلمه ostiolate
:
اوستیوله به عمل تزئین یا مشخص کردن یک چیز با عناصر خاص اشاره دارد.