معنی فارسی othematoma
B2اوتماتوم، جمع شدن خون در گوش که به دلایل مختلف ایجاد میشود.
A collection of blood in the ear due to various reasons.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از آسیب دیدگی دچار اوتماتوم شد.
مثال:
He developed an othematoma after the injury.
معنی(example):
پزشک او را برای اوتماتوم درمان کرد.
مثال:
The doctor treated her for an othematoma.
معنی فارسی کلمه othematoma
:
اوتماتوم، جمع شدن خون در گوش که به دلایل مختلف ایجاد میشود.