معنی فارسی otherest
B1دیگرترین به معنای متفاوتترین یا به دورترین نظر یا حالت در یک زمینه خاص است.
The utmost or most different aspect in a given context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در گروه دیگرترین است.
مثال:
She is the otherest in the group.
معنی(example):
ما باید به دیگرترین مشارکتها توجه کنیم.
مثال:
We need to appreciate the otherest contributions.
معنی فارسی کلمه otherest
:
دیگرترین به معنای متفاوتترین یا به دورترین نظر یا حالت در یک زمینه خاص است.