معنی فارسی otherwhereness
B1حالت یا کیفیت بودن در جایی دیگر، به معنای اشاره به محلی غیر از مکان فعلی.
The state or quality of being in another place.
- OTHER
example
معنی(example):
مفهوم بودن در جای دیگر جالب است.
مثال:
The concept of otherwhereness is intriguing.
معنی(example):
آنها درباره ایده بودن در جای دیگر در فلسفه بحث کردند.
مثال:
They discussed the idea of otherwhereness in philosophy.
معنی فارسی کلمه otherwhereness
:
حالت یا کیفیت بودن در جایی دیگر، به معنای اشاره به محلی غیر از مکان فعلی.