معنی فارسی otographical
B2مرتبط با عکاسی؛ به ویژگیها و شیوههای عکاسی اشاره دارد.
Related to photography; refers to the characteristics and methods of photography.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای عکاسی ناحیه مورد مطالعه قرار گرفت.
مثال:
The otographical features of the area were studied.
معنی(example):
او در تکنیکهای عکاسی تخصص دارد.
مثال:
She specializes in otographical techniques.
معنی فارسی کلمه otographical
:
مرتبط با عکاسی؛ به ویژگیها و شیوههای عکاسی اشاره دارد.