معنی فارسی ouf
A2اوف، اصطلاحی که برای ابراز راحتی یا خستگی استفاده میشود.
An expression used to convey relief or exhaustion.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
وقتی نتایج را دید، با آسودگی گفت 'اوف'.
مثال:
When he saw the results, he sighed 'ouf' in relief.
معنی(example):
او بعد از اتمام کار طولانی فریاد 'اوف' زد.
مثال:
She exclaimed 'ouf' after finishing the long task.
معنی فارسی کلمه ouf
:
اوف، اصطلاحی که برای ابراز راحتی یا خستگی استفاده میشود.