معنی فارسی oughtnt

B1

نباید، نشان‌دهنده یک توصیه یا انتظار منفی.

Used to express moral obligation or duty not to do something.

example
معنی(example):

شما نباید اینگونه با بزرگترها صحبت کنید.

مثال:

You oughtn't to speak like that to your elders.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که نباید دخالت کند.

مثال:

She felt that she oughtn't to interfere.

معنی فارسی کلمه oughtnt

: معنی oughtnt به فارسی

نباید، نشان‌دهنده یک توصیه یا انتظار منفی.