معنی فارسی ourie

B1

احساس ناراحتی یا غمگینی، به ویژه در موقعیت‌های دشوار.

Feeling sad or uncomfortable, often applicable in difficult situations.

example
معنی(example):

او بعد از سفر طولانی احساس ناراحتی می‌کند.

مثال:

She is feeling ourie after the long trip.

معنی(example):

نوزاد خیلی ناراحت به نظر می‌رسید و می‌خواست دلداری بگیرد.

مثال:

The baby looked so ourie, wanting to be comforted.

معنی فارسی کلمه ourie

: معنی ourie به فارسی

احساس ناراحتی یا غمگینی، به ویژه در موقعیت‌های دشوار.