معنی فارسی out in the cold

B2

عبارت «در سرما ماندن» به معنای احساس تنهایی یا عدم تعلق به یک گروه یا جمع است.

To feel neglected or excluded from a group or situation.

example
معنی(example):

وقتی دوستانم مرا دعوت نکردند، احساس کردم که در سرما مانده‌ام.

مثال:

I felt out in the cold when my friends didn't invite me.

معنی(example):

ترک شدن در سرما هرگز احساس خوبی ندارد.

مثال:

Being left out in the cold is never a nice feeling.

معنی فارسی کلمه out in the cold

: معنی out in the cold به فارسی

عبارت «در سرما ماندن» به معنای احساس تنهایی یا عدم تعلق به یک گروه یا جمع است.