معنی فارسی out of a clear sky
B2شگفتزدهکننده، غیرمنتظره، به معنای وقوع یک چیز غیرمنتظره در شرایطی که هیچ نشانهای از آن وجود ندارد.
Something that happens unexpectedly or suddenly, especially when there are no indications that it would happen.
- IDIOM
example
معنی(example):
باران از آسمان صاف شروع به باریدن کرد و همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The rain came out of a clear sky, surprising everyone.
معنی(example):
این پیشنهاد از آسمان صاف آمد و هیچکس انتظار آن را نداشت.
مثال:
The proposal came out of a clear sky, and no one expected it.
معنی فارسی کلمه out of a clear sky
:
شگفتزدهکننده، غیرمنتظره، به معنای وقوع یک چیز غیرمنتظره در شرایطی که هیچ نشانهای از آن وجود ندارد.