معنی فارسی out of someone's hair

B1

از زیر دست کسی و مزاحمت‌های او دور شدن، لغتی عامیانه برای بیان این که کسی از حیطه و فضایی خارج شود و مزاحم نشود.

To not have someone bothering you; to have someone leave you alone.

example
معنی(example):

من به کمی زمان تنهایی نیاز دارم، بنابراین لطفاً از سرم کنار برو.

مثال:

I need some time alone, so please get out of my hair.

معنی(example):

وقتی بچه‌ها از سرش کنار رفتند، او بالاخره توانست استراحت کند.

مثال:

Once the kids were out of his hair, he could finally relax.

معنی فارسی کلمه out of someone's hair

:

از زیر دست کسی و مزاحمت‌های او دور شدن، لغتی عامیانه برای بیان این که کسی از حیطه و فضایی خارج شود و مزاحم نشود.