معنی فارسی out of the blue
B2به طور ناگهانی و غیرمنتظره، به وضعیتی اشاره دارد که بدون هیچ نشانه یا دلیلی اتفاق میافتد.
Completely unexpectedly; without warning.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به طور ناگهانی با من تماس گرفت و من متعجب شدم.
مثال:
She called me out of the blue, and I was surprised.
معنی(example):
به طور ناگهانی، او تصمیم گرفت به کشور دیگری برود.
مثال:
Out of the blue, he decided to move to another country.
معنی فارسی کلمه out of the blue
:
به طور ناگهانی و غیرمنتظره، به وضعیتی اشاره دارد که بدون هیچ نشانه یا دلیلی اتفاق میافتد.