معنی فارسی out of tune

B1

به معنای عدم هماهنگی در نت‌های موسیقی یا صدا.

Not in the correct musical pitch.

example
معنی(example):

ویولن به نظر می‌رسد که نابرده و نیاز به تنظیم دارد.

مثال:

The violin sounds out of tune and needs to be adjusted.

معنی(example):

خواندن او در شب کارائوکه ناهمخوان بود.

مثال:

His singing was out of tune during the karaoke night.

معنی فارسی کلمه out of tune

: معنی out of tune به فارسی

به معنای عدم هماهنگی در نت‌های موسیقی یا صدا.