معنی فارسی out of whack

B1

به معنای عدم کارکرد درست یا اختلال در سیستم.

Not functioning correctly or in order.

adjective
معنی(adjective):

Wrong, broken; specifically:

example
معنی(example):

پرینتر به درستی کار نمی‌کند و خراب شده است.

مثال:

The printer is out of whack and won't work properly.

معنی(example):

برنامه او به خاطر تمام تغییرات به هم ریخته است.

مثال:

His schedule is out of whack due to all the changes.

معنی فارسی کلمه out of whack

: معنی out of whack به فارسی

به معنای عدم کارکرد درست یا اختلال در سیستم.