معنی فارسی out-distanced

B1

احساس عقب‌ماندگی یا ناتوانی در برابر دیگران، به خصوص در رقابت یا دستاوردها.

To have experienced being surpassed or significantly outperformed by others.

example
معنی(example):

او در دستیابی‌هایش احساس کرد که از همتایانش عقب مانده است.

مثال:

He felt out-distanced by his peers in their achievements.

معنی(example):

پس از پایان پروژه، او متوجه شد که از استانداردهای خود پیشی گرفته است.

مثال:

After the project finished, he realized he had out-distanced his own standards.

معنی فارسی کلمه out-distanced

: معنی out-distanced به فارسی

احساس عقب‌ماندگی یا ناتوانی در برابر دیگران، به خصوص در رقابت یا دستاوردها.