معنی فارسی out-faced

B1

به چالش کشیدن و پیشی گرفتن از دیگران، به ویژه در زمینه رقابت یا نمایش.

To be challenged or surpassed by someone, often in situations requiring assertiveness or confidence.

example
معنی(example):

طراح با سبک نوآورانه‌اش همه رقبای خود را به چالش کشید.

مثال:

The designer out-faced all competitors with his innovative style.

معنی(example):

او در برابر شخصیت‌های قوی در جلسه احساس چالش کرد.

مثال:

She felt out-faced by the strong personalities in the meeting.

معنی فارسی کلمه out-faced

: معنی out-faced به فارسی

به چالش کشیدن و پیشی گرفتن از دیگران، به ویژه در زمینه رقابت یا نمایش.