معنی فارسی out-flung

B2

به معنای پرتاب شده یا دورنمایی از چیزی که به دور افتاده است.

Referring to something that has been thrown out or is widely spread.

example
معنی(example):

شاخه‌های دورافتاده درخت به سمت آسمان کشیده شده‌اند.

مثال:

The out-flung branches of the tree reached toward the sky.

معنی(example):

او دستانش را در یک حرکت دراماتیک گستراند.

مثال:

He had out-flung his arms in a dramatic gesture.

معنی فارسی کلمه out-flung

: معنی out-flung به فارسی

به معنای پرتاب شده یا دورنمایی از چیزی که به دور افتاده است.