معنی فارسی out-gassed
B1دستگاه یا موادی که گازهای سازنده را آزاد کردهاند، نشان دهنده پایان فرایند گاز دادن.
Describing a substance that has released gas, particularly those volatile compounds.
- VERB
example
معنی(example):
این ماده تمام ترکیبات فرار خود را آزاد کرده است.
مثال:
The substance has out-gassed all its volatile components.
معنی(example):
پس از اینکه باز مانده بود، ماده به طور قابل توجهی گاز داد.
مثال:
After being left open, the material out-gassed significantly.
معنی فارسی کلمه out-gassed
:
دستگاه یا موادی که گازهای سازنده را آزاد کردهاند، نشان دهنده پایان فرایند گاز دادن.