معنی فارسی out-goings

B1

مخارج یا پرداخت‌هایی که شرکت‌ها یا افراد به صورت منظم انجام می‌دهند.

The expenditures or payments that companies or individuals make regularly.

example
معنی(example):

شرکت در این ربع کاهش مخارج را گزارش کرد.

مثال:

The company reported lower out-goings this quarter.

معنی(example):

نظارت بر مخارج به برنامه‌ریزی مالی کمک می‌کند.

مثال:

Monitoring out-goings helps in financial planning.

معنی فارسی کلمه out-goings

: معنی out-goings به فارسی

مخارج یا پرداخت‌هایی که شرکت‌ها یا افراد به صورت منظم انجام می‌دهند.