معنی فارسی out-muscled

B1

بدن بزرگتری داشتن یا از نظر قدرت بدنی قوی‌تر بودن نسبت به دیگران.

To be physically stronger than someone else.

example
معنی(example):

او در مسابقه کشتی رقیبش را از نظر قدرت بدنی شکست داد.

مثال:

He out-muscled his opponent in the wrestling match.

معنی(example):

او در مذاکرات سخت احساس ضعف کرد.

مثال:

She felt out-muscled in the tough negotiations.

معنی فارسی کلمه out-muscled

: معنی out-muscled به فارسی

بدن بزرگتری داشتن یا از نظر قدرت بدنی قوی‌تر بودن نسبت به دیگران.