معنی فارسی out-rebounded

B1

فعل ماضی برای توصیف عمل ریباند گرفتن بهتر از حریفان در گذشته.

To have grabbed more rebounds than the opponents in a past context.

example
معنی(example):

با وجود این که کوچکتر بود، او در طول مسابقه از حریفانش بیشتر ریباند گرفت.

مثال:

Despite being smaller, he out-rebounded his opponents throughout the match.

معنی(example):

فصل گذشته، او در تقریباً هر بازی از رقبای خود بیشتر ریباند گرفت.

مثال:

Last season, she out-rebounded her competitors in nearly every game.

معنی فارسی کلمه out-rebounded

: معنی out-rebounded به فارسی

فعل ماضی برای توصیف عمل ریباند گرفتن بهتر از حریفان در گذشته.