معنی فارسی out-spent

B1

بیشتر خرج کردن از مقدار معین، مانند بودجه یا حد تعیین شده، در خریدها یا هزینه‌ها.

To spend more money than what was planned or allowed.

example
معنی(example):

او در خرید ماشین جدید از بودجه‌اش بیشتر خرج کرد.

مثال:

She out-spent her budget on the new car.

معنی(example):

او متوجه شد که در طول تعطیلات از دوستانش بیشتر خرج کرده است.

مثال:

He realized he had out-spent his friends during the vacation.

معنی فارسی کلمه out-spent

: معنی out-spent به فارسی

بیشتر خرج کردن از مقدار معین، مانند بودجه یا حد تعیین شده، در خریدها یا هزینه‌ها.