معنی فارسی out-station
B1ایستگاه خارج از مرکز به محلی اطلاق میشود که در فاصلهای از مرکز اصلی فعالیتها قرار دارد و معمولاً خدمات خاصی در آن ارائه میشود.
A station located away from the main station, often serving a specific purpose or area.
- NOUN
example
معنی(example):
قطار قبل از رفتن به ایستگاه اصلی به ایستگاه خارج از مرکز رسید.
مثال:
The train arrived at the out-station before heading to the main station.
معنی(example):
آنها برنامهریزی میکنند تا یک ایستگاه خارج از مرکز برای خدمات بهتر بسازند.
مثال:
They plan to build an out-station for better service.
معنی فارسی کلمه out-station
:
ایستگاه خارج از مرکز به محلی اطلاق میشود که در فاصلهای از مرکز اصلی فعالیتها قرار دارد و معمولاً خدمات خاصی در آن ارائه میشود.