معنی فارسی out-thinking
B1فکر کردن بهتر یا هوشمندانهتر از دیگران در حال حاضر یا به طور مداوم.
The act of thinking more cleverly than others.
- VERB
example
معنی(example):
اوورد او در کنار دیگران، فکر کردن بهتر بود.
مثال:
Out-thinking those around him was his strength.
معنی(example):
فکر کردن بهتر از مشکل به راه حلی موفقیتآمیز منجر شد.
مثال:
Out-thinking the problem led to a successful solution.
معنی فارسی کلمه out-thinking
:
فکر کردن بهتر یا هوشمندانهتر از دیگران در حال حاضر یا به طور مداوم.