معنی فارسی outarde

B1

نوعی پرنده بزرگ که معمولاً در زمین‌های باز زندگی می‌کند و به خاطر مهاجرت‌هایش شناخته می‌شود.

A large bird, often found in open areas, known for its migratory behavior.

example
معنی(example):

پرنده اوتارد به سمت جنوب برای زمستان مهاجرت کرد.

مثال:

The outarde migrated south for the winter.

معنی(example):

ما اوتارد را در زیستگاه طبیعی‌اش مشاهده کردیم.

مثال:

We observed the outarde in its natural habitat.

معنی فارسی کلمه outarde

: معنی outarde به فارسی

نوعی پرنده بزرگ که معمولاً در زمین‌های باز زندگی می‌کند و به خاطر مهاجرت‌هایش شناخته می‌شود.