معنی فارسی outargues

B1

عمل قانع کردن دیگران با دلایل قوی‌تر، در مباحثات.

Present tense of outargue; to argue better than others.

example
معنی(example):

او در بحث‌ها همه را قانع‌تر می‌کند.

مثال:

He outargues everyone in the discussions.

معنی(example):

او به‌طور مداوم با نکات بینش‌گرایانه هم‌سالان خود را قانع‌تر می‌کند.

مثال:

She consistently outargues her peers with insightful points.

معنی فارسی کلمه outargues

: معنی outargues به فارسی

عمل قانع کردن دیگران با دلایل قوی‌تر، در مباحثات.