معنی فارسی outbribe
B1رشوه دادن به کسی به طوری که شخص دیگر را تحت فشار قرار دهد.
To offer a larger bribe than someone else to achieve a goal.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد تا رقبای خود را با رشوه بیشتر شکست دهد تا قرارداد را برنده شود.
مثال:
He tried to outbribe his rivals to win the contract.
معنی(example):
این رسوایی نشان داد که چگونه او تلاش کرد تا به مقامات رشوه بیشتری بدهد.
مثال:
The scandal revealed how he attempted to outbribe officials.
معنی فارسی کلمه outbribe
:
رشوه دادن به کسی به طوری که شخص دیگر را تحت فشار قرار دهد.