معنی فارسی outcapered

B1

به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی به طرز برجسته و اصلی اجرا می‌شود.

Describing something performed in a prominent or leading manner.

example
معنی(example):

این نمایش توسط یک گروه بازیگران با استعداد اجرا شد.

مثال:

The play was outcapered by a talented cast.

معنی(example):

اجراشان تحت تأثیر استعداد غیرمنتظره قرار گرفت.

مثال:

Their performance was outcapered by unexpected talent.

معنی فارسی کلمه outcapered

: معنی outcapered به فارسی

به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی به طرز برجسته و اصلی اجرا می‌شود.