معنی فارسی outchided
B1به معنای سرزنش شده است، به ویژه به خاطر بیاحتیاطی یا خطا.
Having been reprimanded or scolded for a particular action.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از سرزنش شدن توسط دوستانش احساس ناراحتی کرد.
مثال:
He felt hurt after being outchided by his friends.
معنی(example):
کودک به خاطر نامرتب نگه داشتن اتاقش سرزنش شد.
مثال:
The child was outchided for not keeping his room clean.
معنی فارسی کلمه outchided
:
به معنای سرزنش شده است، به ویژه به خاطر بیاحتیاطی یا خطا.