معنی فارسی outcrossing
B1دورگگیری به معنای تلاقی دو موجود از دو نسل متفاوت برای تولید نسل نسبتاً جدیدی است که ویژگیهای ژنتیکی را از هر دو والد به ارث میبرد.
The practice of breeding individuals from different varieties or populations to increase genetic diversity.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To crossbreed different strains of a plant or animal
noun
معنی(noun):
An organism produced by outcrossing
example
معنی(example):
کشاورزان اغلب از دورگگیری برای بهبود محصولات خود استفاده میکنند.
مثال:
Farmers often practice outcrossing to improve crop yields.
معنی(example):
دورگگیری میتواند ویژگیهای جدیدی را به یک جمعیت معرفی کند.
مثال:
Outcrossing can introduce new traits into a population.
معنی فارسی کلمه outcrossing
:
دورگگیری به معنای تلاقی دو موجود از دو نسل متفاوت برای تولید نسل نسبتاً جدیدی است که ویژگیهای ژنتیکی را از هر دو والد به ارث میبرد.