معنی فارسی outcrow

B1

فریب دادن یا بالاتر بودن از دیگران در یک رقابت یا موقعیت.

To outdo or outsmart others in a competitive situation.

example
معنی(example):

قوچ با احتیاط، توانست شکارچیان را فریب دهد.

مثال:

The deer managed to outcrow the predators by being cautious.

معنی(example):

برای فریب دادن رقبا، او بیشتر از هر کس دیگری کار کرد.

مثال:

To outcrow his competitors, he worked harder than anyone else.

معنی فارسی کلمه outcrow

: معنی outcrow به فارسی

فریب دادن یا بالاتر بودن از دیگران در یک رقابت یا موقعیت.