معنی فارسی outcurved

B1

منحنی به سمت خارج، شکلی که در آن یک خط یا شکل به سمت بیرون خم می‌شود.

Curved outward; a shape that extends outwards.

adjective
معنی(adjective):

That curves outwards

example
معنی(example):

جاده به سمت منحنی خارج شده تا به مسیر رودخانه نزدیک شود.

مثال:

The road is outcurved to follow the river's path.

معنی(example):

طراح صندلی‌های منحنی برای نشستن آسان‌تر طراحی کرد.

مثال:

The designer created outcurved chairs for easier seating.

معنی فارسی کلمه outcurved

: معنی outcurved به فارسی

منحنی به سمت خارج، شکلی که در آن یک خط یا شکل به سمت بیرون خم می‌شود.