معنی فارسی outdared
B1به چالش کشیده شدن به معنای احساس فشار برای انجام کاری جسورانهتر به دلیل چالش کسی دیگر.
Feeling challenged to do something bolder due to someone else's challenge.
- VERB
example
معنی(example):
او زمانی که دوستش چالشی بزرگتر را قبول کرد، احساس به چالش کشیده شدن کرد.
مثال:
She felt outdared when her friend took on a bigger challenge.
معنی(example):
او توسط همسالانش به چالش کشیده شد که باعث ترقی مهارتهایش شد.
مثال:
He was outdared by his peers, pushing him to improve his skills.
معنی فارسی کلمه outdared
:
به چالش کشیده شدن به معنای احساس فشار برای انجام کاری جسورانهتر به دلیل چالش کسی دیگر.