معنی فارسی outdressing

B1

بهتر لباس پوشیدن یا از دیگران در لباس پوشیدن پیشی گرفتن.

To dress better than someone else.

example
معنی(example):

او در تلاش بود که در مهمانی از دوستانش بهتر لباس بپوشد.

مثال:

She focused on outdressing her friends at the party.

معنی(example):

او همیشه سعی می‌کند که در رویدادهای کاری از همکارانش بهتر لباس بپوشد.

مثال:

He always aims at outdressing his colleagues during work events.

معنی فارسی کلمه outdressing

: معنی outdressing به فارسی

بهتر لباس پوشیدن یا از دیگران در لباس پوشیدن پیشی گرفتن.