معنی فارسی outeate

B1

غذا خوردن در فضای باز، به ویژه در مواقعی که افراد جمع می‌شوند.

To have eaten outside, typically in a group setting.

example
معنی(example):

آن‌ها در سفر کمپینگ خود در فضای باز غذا خوردند.

مثال:

They outeate during their camping trip.

معنی(example):

جمع‌های خانوادگی اغلب منجر به جلسات غذا خوردن در فضای باز می‌شود.

مثال:

Family gatherings often lead to outeate sessions.

معنی فارسی کلمه outeate

: معنی outeate به فارسی

غذا خوردن در فضای باز، به ویژه در مواقعی که افراد جمع می‌شوند.